سارو اردلان

عضو هیات تحریریه نشریه تیشک

 

انتخابات سنگ بنای حکومت دموکراتیک است که نماد صدای مردم و شالوده حکومت نمایندگی است. با این حال، در رژیمهای توتالیتر (تمامیتخواە)، مفهوم انتخابات شکل بسیار متفاوتی به خود می‌گیرد. انتخابات در نظامهای توتالیتر به جای اینکه به عنوان مکانیزمی برای مشارکت و انتخاب واقعی سیاسی عمل کند، اغلب به عنوان ابزاری برای حفظ و مشروعیت بخشیدن به حکومت استبدادی عمل می‌کند.

رژیمهای توتالیتر با کنترل متمرکز، سرکوب مخالفان و تمرکز قدرت در دست یک حاکم یا حزب حاکم، مشخص می‌شوند. این رژیمها به دنبال کنترل همه جنبەهای جامعه از جمله حوزەهای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی هستند. در چنین محیط‌هایی، ایده انتخابات آزاد و منصفانه در تضاد با اهداف رژیم است، زیرا تسلط آنها بر قدرت را تهدید می‌کند.

در رژیمهای توتالیتری همچون ایران، انتخابات اغلب با دقت سازماندهی می شود تا توهم انتخاب ایجاد شود و در عین حال تداوم تسلط حزب حاکم یا رهبر تضمین شود. احزاب اپوزیسیون ممکن است فقط به نام وجود داشته باشند، بدون اینکه توانایی به چالش کشیدن مؤثر رژیم حاکم را داشته باشند. این احزاب ممکن است به شدت تحت نظارت، به حاشیه رانده شدن، یا کاملاً ممنوع شده باشند و رای دهندگان را با گزینەهای محدودی در پای صندوقهای رای بگذارند.

حتی زمانی که چندین نامزد یا احزاب اجازه مشارکت دارند، رژیم‌های توتالیتر از تاکتیک‌های مختلفی برای دستکاری و کنترل فرآیند انتخابات استفاده می‌کنند. این می‌تواند شامل ارعاب رأی دهندگان، سانسور صداهای مخالف، دستکاری در پوشش رسانەای و تقلب در انتخابات باشد. رسانەهای تحت کنترل دولت برای انتشار تبلیغات در حمایت از رژیم حاکم استفاده می‌شوند، در حالی که صداهای مخالف خاموش یا به حاشیه رانده می‌شوند.

علیرغم عدم اعتبار، انتخابات در رژیم های توتالیتر کارکرد مهمی در مشروعیت بخشیدن به حکومت استبدادی دارد. با برگزاری انتخابات، حتی اگر به شدت دستکاری یا تقلب شود، رژیم‌ها می‌توانند مدعی مشروعیت دموکراتیک هم در داخل و هم در سطح بین‌المللی باشند. این رژیم‌ها اغلب از نتایج انتخابات به‌عنوان شواهدی از حمایت مردمی از حکومت خود استفاده می‌کنند، مشروعیت خود را تقویت می‌کنند و انتقاد از تاکتیک‌های سرکوبگرانه خود را منحرف می‌کنند.

مقایسه انتخابات در یک رژیم توتالیتر با یک تئاتر، تصویر واضحی از ماهیت صحنه‌ای و نمایشی فرآیندهای انتخاباتی ارائه می‌دهد. در این مقایسە ماهیت نمایشنامه‌ای، صحنه‌ای و اجرای فرآیندهای انتخاباتی برجسته می‌شود، جایی که ظاهر دموکراسی واقعیت اقتدارگرایانه کنترل متمرکز و سرکوب مخالفان را پنهان می‌کند. در تئاتر، صحنه با دقت طراحی و چیدمان می شود تا فضا یا روایت خاصی را برای مخاطب ایجاد کند. به طور مشابه، در رژیم‌های توتالیتر، صحنه انتخابات با دقت سازماندهی می‌شود تا توهم انتخاب و مشروعیت را به مردم و جامعه بین‌المللی منتقل کند. همچنین در هر دو زمینه بازیگرانی هستند که نقش های از پیش تعیین شده را ایفا می‌کنند. در یک تئاتر، بازیگران شخصیتهایی را بە نمایش می‌گذارند که در نمایشنامه ویژگیهای آنها با دقت تشریح شده است. در انتخابات توتالیتر، نامزدهای سیاسی و احزاب کذایی نقش‌هایی را ایفا می‌کنند که از قبل توسط رژیم حاکم تعیین شده‌اند و همە کاندیداها به اجرای متنی که در جهت منافع رژیم دیکته شدە است، پایبند هستند.

در تولید یک تئاتر، نمایشنامە دیالوگها و کنشهای شخصیتها را دیکته می‌کند. به همین ترتیب، در رژیمهای توتالیتر، رژیم از طریق تبلیغات، سانسور و دستکاری اطلاعات، روایت و گفتمان پیرامون انتخابات را کنترل می‌کند. گفت و گوی سیاسی به شدت کنترل می‌شود و صداهای مخالف خاموش یا به حاشیه می‌روند. صحنه در یک تئاتر با قطعات و وسایل تزیینی برای ایجاد یک محیط یا صحنه خاص تزئین شده است. به همین ترتیب، در انتخابات توتالیتر، رژیم از نمادها، تصاویر و مواد تبلیغاتی برای تقویت اقتدار و پیام خود مانند پوسترهای تبلیغاتی، تجمعات و سخنرانیهای تلویزیونی استفاده می‌کند.

در یک تئاتر، تماشاگر ناباوری را تعلیق می کند و با اجرا درگیر می شود، زیرا می داند که تئاتر یک تصویر تخیلی از دنیای واقعی است. به همین ترتیب، در انتخابات توتالیتر، رژیم به‌رغم ماهیت نمایشنامه‌ای و عدم انتخاب واقعی، به دنبال دستکاری درک مخاطبان (رای دهندگان) برای باور به مشروعیت فرآیند انتخابات است. در پشت صحنه یک تولید تئاتر، اغلب تلاش های دیده نشدەای از سوی کارگردانان، تهیەکنندگان و عوامل نمایش برای اطمینان از اجرای روان تئاتر وجود دارد. به همین ترتیب، در رژیم‌های توتالیتر، دسیسه‌های نادیده‌ای از سوی نخبگان حاکم، از جمله سانسور، ارعاب، و تقلب در انتخابات برای کنترل نتیجه انتخابات و حفظ قدرت وجود دارد.

اما شاید نقطە عطف این مقایسە در قسمت آخر تئاتر باشد. جائیکە پس از پایان اجرای یک تئاتر، فراخوانی وجود دارد که در آن بازیگران یا برخی از آنها به صحنه نمایش باز می‌گردند تا تشویق تماشاگران را تأیید کنند. اما در انتخابات توتالیتر، رژیم اگرچە یک پیروزی تشریفاتی برای حزب حاکم یا رهبر را به نمایش می‌گذارد و توهم حمایت و مشروعیت مردمی را برجستە می‌کند، اما هنگامی که شور و شعف فرودستان در انتخابات نمایشی ایران را بارها و بارها مشاهدە می‌کنیم ناگزیریم اندکی بیشتر بر ماهیت سرکوب و مکانیسمهای کنترل روانی در رژیمهای توتالیتر تامل کنیم و بە تحلیل لذتی بپردازیم که فرودستان در فرایند انتخابات کسب می‌کنند. اگر از منظر روانشناختی به اینگونه از انتخابات فرمایشی نگاه بیاندازیم، رای دادن در یک سیستم توتالیتر می‌تواند هم اهمیت نمادین عمیقی برای فرودستان داشته باشد و همچنین آنها به طور دستەجمعی درگیر نوعی انکار و خیال پردازی می‌شوند.

در یک سیستم توتالیتر، که در آن عاملیت سیاسی واقعی محدود است یا وجود ندارد، عمل رأی گیری برای فرودستان اهمیت نمادین عمیقی پیدا می‌کند. رای دادن را می‌توان به عنوان شکلی از تصعید درک کرد، فرآیندی روانی که در آن انگیزەها یا امیال سرکوب شده به سمت رفتارهای قابل قبول اجتماعی هدایت می‌شوند. در این زمینه، میل به خودمختاری، ابراز وجود و مشارکت سیاسی، که ممکن است تحت شرایط ظالمانه سرکوب شود، از طریق رای دادن خود را نشان می‌دهد.

علیرغم ماهیت بسیار کنترل شده فرآیند انتخابات، عمل رای دادن حس عاملیت و قدرت را برای فرودستان ایجاد می‌کند. مشارکت در فرآیند انتخابات به آنها اجازه می‌دهد تا در شکلی تشریفاتی از مشارکت مدنی شرکت کنند، حتی اگر نتایج از پیش تعیین شده یا توسط رژیم حاکم دستکاری شده باشد. این مشارکت نمادین به عنوان یک مکانیسم مقابله روانی عمل می‌کند و افراد را قادر می‌سازد تا ظاهری از کنترل و منزلت را در مواجهه با ستم سیستماتیک حفظ کنند.

از منظر روانکاوی، خیال و توهم جمعی به باورها و روایتهای مشترکی اطلاق می‌شود که گروهی برای درک واقعیت خود می‌سازند. در چارچوب انتخابات در یک سیستم توتالیتر، فرودستان به طور دسته جمعی درگیر نوعی انکار و خیال پردازی می‌شوند و از مسیر آن می‌توانند به یک خیال مشترک از مشارکت و توانمندسازی دموکراتیک دست یابند. علیرغم شواهد فراگیر از تقلب، دستکاری و سرکوب در انتخابات، فرودستان ممکن است به این باور بچسبند که مشارکت آنها در روند انتخابات دارای معنا و اهمیت است. این توهم جمعی به عنوان یک مکانیسم دفاعی روانشناختی عمل می‌کند و به افراد اجازه می‌دهد تا حس امید و خوش‌بینی را در مواجهه با ناملایمات حفظ کنند.

تقویت این خیال جمعی توسط رژیم حاکم از طریق تبلیغات و زورگویی، تسلط آن بر روان استعماری را بیشتر می‌کند. رژیم با ترویج توهم مشروعیت دموکراتیک، حس تبعیت و اطاعت را در میان فرودستان پرورش می‌دهد و چرخه سرکوب و انقیاد را تداوم می‌بخشد. در نهایت، فانتزی جمعی از انتخابات در یک سیستم توتالیتر در خدمت پوشاندن واقعیت های زیربنایی حاکمیت استبدادی است و به رژیم حاکم اجازه می‌دهد تا کنترل خود را بر قدرت حفظ کند و در عین حال توهم رضایت مردم را پشتیبان رژیم توتالیتر فرض می‌کند.

انتخابات در یک سیستم توتالیتر را می‌توان به عنوان بازنمایی پویایی قدرت در روان استعماری در نظر گرفت. کنش شرکت در یک فرآیند کنترل شده انتخاباتی آینه پویایی تسلیم و سلطه است که مشخصه روابط استعماری است. فرودستان با درگیر شدن در مراسم رای دادن، ممکن است بصورت ناخودآگاه الگوهای اطاعت و احترام به شخصیتهای اقتدارگرا را تکرار کنند و چرخه وابستگی و انقیاد را تداوم بخشند. در حالی که فرودستان ممکن است در ظاهر از خواستەهای رژیم حاکم پیروی کنند، در داخل ممکن است احساسات و تمایلات متضادی برای رهایی را تجربه کنند. تشویق انتخابات در درون نظام توتالیتر می‌تواند این دوگانگی را تشدید کند، زیرا افراد با تنش بین آرزوی آزادی و واقعیت محیط سیاسی محدود خود دست و پنجه نرم  می‌کنند.

تشویق در پردە آخر تئاتر نشان دهنده آخرین فرصت برای بازیگران است تا تأثیری ماندگار بر تماشاگران بگذارند و اطمینان حاصل شود که اجرا به خاطر سپرده و از آن تجلیل می شود. به همین ترتیب، نتیجه گیری یک انتخابات توتالیتر به عنوان آخرین فرصت رژیم برای تثبیت اقتدار و کنترل خود بر فرودستان عمل می کند و اثری ماندگار در آگاهی جمعی بر جای می گذارد. همانطور که پرده آخر در تئاتر اجرای دقیقی است که برای برانگیختن واکنش عاطفی خاص از مخاطب طراحی شده است، رژیم توتالیتر با نمایش صحنه‌های شادی و اتحاد می‌خواهد خود را حافظ برحق منافع ملت نشان دهد و توجه را از واقعیت‌های سرکوب، سانسور و تقلب انتخاباتی منحرف کند. پرده آخر در تئاتر اغلب منظرەای مملو از نمادگرایی و احساس است، زیرا بازیگران در تحسین تماشاگران غرق می‌شوند. به طور مشابه، نتیجه گیری یک انتخابات توتالیتر با نمایش های باشکوه ناسیونالیستی و مجلل و مشخص می‌شود که برای برانگیختن حس اتحاد و میهن پرستی در میان فرودستان طراحی شده است.

لۆگۆی ناوەند

ئەم وتارە هاوبەش بکە!

بابەتەکانی تری بلاگی ژیانەوە